Sunday, April 30, 2006



love, unattainable, forbidden, forever
ای ول! دست مريزاد کالين مک کالو. دیشب بعد مدت ها جستجو بالاخره قسمت آخر پرنده خارزار رو ديدم. از وقتی که تو دوره
راهنمایی وقت امتحانای ثلث دوم یواشکی کتابشو خوندم دنبال فیلمش افتادم و همونطوری که می دونین طبق دو قاعده یابنده بودن جوینده و توانستن بر اثر خواستن بعد از حدود 11 سال فیلمشو از عمو فیلمی گرفتم. محشر بود. اگه نخوندين توصيه می کنم حتما بخونین. اين می تونه یکی از کتابایی باشه که آدم بايد تو زندگیش بخونه
در ضمن از امروز به مدت 4 الی 5 روز به همسر دچار نيستم و با مهرک یه برنامه فشرده چای و قليون و گردش چيديم. کی گفته من خبيثم. خوب هنوز به همسرداری عادت نکردم. ولی باور کنین تمام تلاشمو می کنم که دلم براش تنگ بشه. راستی ديروز تست اضطراب دادم 370 تا سوال دوگزينه ای و تا دلتون بخواد دروغ سنج نتیجه اش رو اول خرداد می گيرم. تازه نتيجه کنکور هم همزمان با روز کارگر مياد تو سايت سازمان سنجش.

Saturday, April 29, 2006

با عرض پوزش اون عکس داداش جاناتان مال علی پورمند-ه. اگه حتی یه کم به عکاسی علاقه دارین توصيه می کنم کاراشو حتما ببینین.

Tuesday, April 11, 2006


به زندگی سلامی دوباره خواهم کرد.
شماها
جاناتان لیوینگستون (مرغ دریایی )رو می شناسين؟؟؟ خوب من آسی شونم. گاهی اوقات روحیه ی جاناتانیم می زنه بالا فعلا دارم درگیرزندگی مشترک میشم به روش کاملا سنتی. کم کمک دارم هضمش می کنم ولی با وجود همراهی های همه جانبه جناب همسر و سنگ تمومی که ماما و بابا و اميد وليلا، آرزو وعلی، احسان و الهه و زهرا (اعضای خانواده ام) گذاشتن این واقعه برام مثل عمليات حرارتی افزایش چقرمگی بود. من تصميم دارم که زندگیمو بسازم و توش کارایی بکنم که دوست دارم وهمونطوری که امید گفت تنها آدمی که از این قضیه نفع می بره خود خود خودمم. فعلا که یه لیست از برنامه های بلند مدت زندگی به همراه راه های رسیدن به اون تهيه کردم- اصلا به روتون نیارید اینو از آقای همسر(با اجازه از خورشيد خانوم) یاد گرفتم، که اگه به خودم بود عمرا یه جا رو این زمين خدا می نشستم و چيزایی که می خواستم رو می نوشتم - و چهار نعل پيش به سوی اونم.
پیش به سوی یک زندگی پویا