
وقتي حرف ميزني، انگار كلمهها رو مثل دونه دونههاي ملكول شكر دور يه نخ قرار ميدي. همون طوري كه نبات شكل ميگيره. گاهي اوقات نخ وسط دونههاي شكرم گم ميشه و كلماتم تو فضا معلق ميمونن. بدون نخي كه كنارش جمع بشن. اين اتفاق بيشتر وقتايي ميافته كه دارم حرف مهمي ميزنم. يا دارم با كلي استدلال يه مطلبي رو توضيح ميدهم يا وقتايي كه جملههاي طولاني رو ميخونم. من رها شدن كلمات رو تو فضا ميبينم و بدو بدو دنبال اون نخ ميگردم.
پانوشت: اگه تونستي مليت منو حدس بزن.
No comments:
Post a Comment