الف) امروز شنبه است. امیدوارم بین زمین و آسمون، آره و نه، می خوام و نمی خوام، معلق نباشید. اینقدر گیج نشده باشید که ندونید این که الان داره ته دلت میگه تلقینه یا اون که در جواب ته دلت می گی. کاش می شد رفت سفر.
ب) مملکت باحالی داریم یه کاریکاتور میشه کبریتی کنار منبع بنزين پمپ بنزین. کم کمک تمام پچ پچ های خفته ی این ملت به اوج میاد و دیگه اون بحر برآشفته رو نمی شه باز مثل همیشه سرکوب کرد. مثل یه فنر فشرده تحت استرسیم. با یه تلنگر از جامون در می ریم. بالاخره نظامی اینچنینی که رو به قهقرا می ره ، اگه خودشو اصلاح نکنه و بازخورای منفی رفتارشو نگیره و نفهمه و نخواد اصلاحشون کنه عاقبتش همین میشه. تا کی قراره شعور مردم به بازی گرفته بشه. کافیه تلویزیون رو روشن کنی و فقط به آهنگ های پخش شده توجه کنی فوری می فهمی انتخابات نزديکه يا اینکه می خوان سر یه قومی رو گرم کنن. مثلا ببینین ایران ای سرای امید استاد شجريان یا وطن عصار رو کی پخش می کنن. توهین به شعور و فهم یه ملت هم حدی داره. این مسائله که پایه های موندنت رو لرزون و سست می کنه.
No comments:
Post a Comment