Sunday, May 28, 2006



رفتن
دلي به روشني باغ ارغوان دارم
كه با طلوع صدا مي كند هزاران را
و چشم هاي من آن چشمه هاي تنهايي ست
به دست سوخته نيلوفران رود آرام
و پاي بر فلقي سبز
وه چه بيدارم
شكوه قله چه بيهوده است
و اين سلوك حقيربراي رفتن
بايد هميشه جاري بود
و در تمامي ظلمت
شكوه سرخ گلي شد
م.آزاد

No comments: